کاروان جمل؛ از علی(ع) تا سیدعلی...

دعوا سر تقلب در انتخابات نیست؛ این زخم، کهنه‌تر از این حرفهاست، چرک و عفونت‌هایی که از

 لای این زخم خارج شدند، قدمتی 20 ساله دارند، به وسعت سکوت میرحسین موسوی ، به تعداد 

سال‌هایی  که از هجرت روح فرسای روح خدا (قدس سره) گذشت و دقیقاً به اندازه ثانیه‌هایی که ردای

 ولایت وزعامت قوم بر قامت آن سلاله پاک پیامبر اعظم(ص) و امام حسین(ع)، نهاده شد و

چه اسم با مسمایی دارد این ولی؛ "سیدعلی"!                     

 

علی(ع)، آیه و علامتی پرمعناست. در دل این واژه 3 حرفی چه جاذبه و دافعه‌هایی که وجود ندارد؛

 از سلمان فارسی و مالک اشتر و عمار یاسر گرفته تا...؛ تا زبیر بن عوام و طلحه بن عبدالله و عایشه و... 

 

                   

تا قبل از هجرت روح فرسای حبیب خدا(ص)، طلحه که طلحةالاسلام بود و زبیر، سیف‌الاسلام، در جنگ‌های متعدد با شمشیر و کمان‌هایشان با همسنگرانی چون عمار و سلمان و ابوذر چه غم و غصه‌ها که از سیمای  پیامبر اکرم و شریعت نوپای اسلام نزدودند، آنان از کودکی با علی(ع) بزرگ شده بودند، تا آن که رسول الله رفت...                        

                                    

چهاردهم خردادماه هم فرا رسید، همانگونه که بیست‌وهشتم صفر فرا رسید.

      «انا لله و انا اليه راجعون. روح بلند و ملکوتي پيشواي مسلمانان جهان حضرت

                      امام خميني(ره) به ملکوت اعلي پيوست...»

               

امام رفت اما انگار تاریخ باید تکرار شود؛ شتر سرخ موی قدرت طلبی  و تفاخر و اشرافیت دوباره بیدار شده بود و از دل تاریخ پای به انتهای دهه 60  ه.ش گذاشته بود؛ آقای خامنه‌ای؟ رهبری؟ ما آقا بزرگ هستیم! من همیشه کنار امام بودم، امام همیشه از من مشورت می گرفت، امام همیشه منتظر می ماند تا ببیند نظر من چیست و آن گاه تصمیم می گرفت، من نمایندگی از امام برای  محاسبه وجوهات داشته ام، امام همیشه مرا با نام کوچک خطاب می کرد،  امام من را فرزند فاضل خودش معرفی کرد، من، امام... من، امام... من...!

                      

امکان ندارد بگذاریم این صفت‌ها جابجا شود، ما آقابزرگ خواهیم ماند.                                            

اما نشد!   تیر آخری ترکش‌اشان هم کارگر نیفتاد؛ خبرگان به شورای رهبری  رأی نداد و سقیفه

 در سقیفه باقی ماند و بر گارانتی خودساخته و مادام‌العمر آقابزرگان خودخوانده، مهر "باطل شد"، خورد.

                            

گذشت و گذشت و 16 سال هم گذشت، هر چند وقت یک‌بار یک بچه جمل در جایی و مسئله ای ظهور پیدا

 می کرد. یک دم خواستند جام زهری دوباره به دست رهبری دهند، زمان دیگری دانشگاه را به خون

می کشیدند! خرم‌آباد را به هم ریختند، رقاصه ارمنی به ایران آوردند، کنفرانس برلین، مطبوعات

زنجیره‌ای، قتلهای زنجیره‌ای و...

                  

ادامه نوشته

تا سپاه و بسيج را از ميدان خارج نكنيد، نتيجه نمي‌گيريد!!!...

توصيه‌هاي ديرهنگام گري سيك به آشوبگران پس از فروكش كامل اغتشاشات

          تا سپاه و بسيج را از ميدان خارج نكنيد، نتيجه نمي‌گيريد

                                

                      

در حالي كه فتنه‌ي اغتشاشات با عدم استقبال عمومي نسبت به فعاليت‌هاي غيرقانوني در ايران كاملاً

فروكش کرده است، گري سيك مشاور اسبق امنيت ملي امريكا، راهكارهايي را براي شكست آنچه او

 از آن به عنوان كودتا در ايران ياد كرد، ارايه داد.                                                                                  

به گزارش رجانيوز،   سيك تحليلگر مسايل خاورميانه و به ويژه ايران، در سايت  شخصي خود

نوشت:                                                      

من به راه‌هايي براي شكست اين كودتا با كمترين كشتار و

خونريزي فكر مي كنم

در ذيل افكار و انديشه‌هايم را براي اجراي آنچه ارزش انجام دارد، مطرح مي كنم:

  ۱- ما بايد توجه خود را به نقش روزافزون سپاه پاسداران و بسيج معطوف كنيم.اما، چگونه

اپوزيسيون مي تواند بدون جنگ و درگيري، آن‌ها را خلع سلاح كند؟

۲- در اينجا بايد از كلاوشويتز نظريه‌پرداز مورد علاقه‌ام در زمينه مسايل نظامي كمك بگيرم‏.‏ استدلال او

 اين بود كه اساساً جنگ به حوزه و قلمروي اجتماعي تعلق دارد‏.‏ امروزه، در ايران يك جنبش

اجتماعي تلاش مي‌كند تا بدون توسل به رويارويي و تقابل نظامي و يا به عبارتي جنگ مدني

(غيرنظامي) در كارزار سياسي عليه  نيروي نظامي به پيروزي برسد‏.‏ از اين رو، طبق يك مدل

ديالكتيك حقيقي، استدلال كلاوشويتز مردم را وا مي‌دارد كه در اين ارتباط به گونه‌اي كاملاً متفاوت

انديشه  كنند‏.‏ اكنون، نخستين سرنخ و نشانه در زمينه  نحوه اقدام

رادراختيارداريم.                                

                                                  

3- طبق گفته‌ي كلاوشويتز، هر ماشين نظامي، يك مركز ثقل دارد‏.‏ چنانچه درصدد به حداقل رساندن

خسارات و كوتاه كردن جنگ باشيد، اين (مركز ثقل)، هدف و محور  خواهد بود‏.‏ همانگونه كه مطلع

هستيم، در ماه‌هاي آخر جنگ جهاني دوم، استدلال شماري از استراتژيست‌هاي امريكايي اين بود كه

 امپراطور مركز ثقل، ژاپن است. با تحت فشار قرار دادن وي، دولت نظامي نيز سقوط خواهد كرد‏.‏

 برخي بر اين  استدلال هستند كه اين، منطق نهفته در پس استفاده از يك بمب بود‏.‏ مركز ثقل  در ايران

چيست؟ مايلم كه بگويم آن (مركز ثقل)، در تمايز بين حوزه‌ها و قلمروهاي مذهبي و غيرمذهبي قرار دارد‏.

 

به قدر كافي به اين نقطه فشار وارد آوريد و سپاه پاسداران و بسيج را به طور مؤثر و كارا از ميدان

 خارج كنيد‏ تا اين اتفاق  رخ ندهد، هيچ‌يك از تلاش‌ها نتيجه نمي‌دهد. 

                           

4- خلاصه آن كه اپوزيسيون بايد در آرامگاه آيت‌الله خميني ‏(‏ره)‏، بست بنشينند  (يك شيوه سنتي و

 مرسوم مورد استفاده ي عدالتخواهان در ايران). جداي از موسوي و همسرش، شماري از افراد كه

صلاحيت‌اشان در هاله‌اي از  شك و ترديد قرار دارد و كساني كه طي 2 دهه گذشته در عرصه سياست

فعال نبودند، بايد به اين حركت بپيوندند‏.‏ عليرضا بهشتي، همسر شهيد رجايي،  همسر شهيد همت، برخي

از اعضاي خانواده آيت الله خميني از جمله حسن،   زهرا (عمه‌اش) و علي اشراقي (نوه آيت‌الله خميني)،

 از جمله اسامي هستند   كه به ذهن من مي آيد‏.‏ حتي، علي مطهري را نيز بايد به پيوستن به اين

حركت  ترغيب كرد‏. يك راه ممكن براي شكستن بن‌بست موجود اين است كه معترضان خواستاراستعفاي

احمدي‌نژاد و اعلام پيروز واقعي در انتخابات شوند.

 

سپاه پاسداران براي درهم شكستن و سركوب چنين جمعيتي در چنين مكان مقدسي نمي‌تواند دست

 به كار شود‏.‏ معتقدم، به ويژه، در صورتي كه برخي آيت‌الله ها در  قم و مناطق ديگر، نامه‌هايي را

 در حمايت از معترضان بفرستند، اين اقدام، فشاري  را به سپاه وارد خواهد كرد كه شكستش را

نزديك خواهد كرد‏.‏ حوزه غيرمذهبي  -ملاحظات دنيوي ناشي از قدرت گروهي از سران كودتا- در

 نهايت بايد به همه  ملاحظات مهم حوزه مذهبي تن دهد‏.‏ اگر اين اقدام، چند هفته‌اي ادامه يابد،

شايد احمدي‌نژاد، چاره‌اي جز استعفا نداشته باشد‏.

 

نامه خاتمي به‌ هاشمي شاهرودي...

 اعتمادملی:  سيدمحمدخاتمي از‌هاشمي شاهرودي خواست در روزهاي آخري كه درقوه قضائيه به سر

مي‌برد زمينه آزادي نيروهاي سياسي، روزنامه‌نگاران ودانشجويان را فراهم آورد.

 
خانواده‌هاي زندانيان سياسي روز چهارشنبه به دفتر سید محمد خاتمی، رئيس‌جمهور
سابق كشور ايران

رفتند تا از او بخواهند براي آزادي فعالان سياسي اخير اقدامي  انجام دهد. 

 سيدمحمد خاتمي كه خود نيز از بازداشت فعالان سياسي نگران است، به تلاش‌هاي خود و هم‌طيفانش

 براي حضور پرشكوه مردم در پاي صندوق‌هاي راي  اشاره كرد و گفت:  تلاش ما درتمام این مدت

 دعوت مردم به حضور در صحنه  انتخابات  بود و احساس‌مان این بود که ما هم جزئی از نظامیم؛

البته با  تعریفی که از نظام داشتیم.                              

تعریف ما از نظام جمهوری اسلامي‌ نظامي ‌است که مردم در آن محور و مدارند و  بزرگ‌ترین سرمایه

آن اعتماد مردم است و وظیفه خطیر حاکمیت  صیانت از آراي ‌مردم است.

رئيس‌جمهور سابق شناسايي مسببان خشونت‌ها و دستگیری‌های غیرقانونی را عامل بازگشت آرامش

به جامعه دانست و افزود: بايد در آرامش همه چیز را بسنجیم و ببینیم که چه کسانی شرایط برد برد را

 برای نظام به باخت باخت تبدیل کردند.

                                                                  

ادامه مطلب را از دست ندهید.

ادامه نوشته

اندر احوالات این روزها! ...

زمانه‌ی عجیبی‌ ست؛

تکرار تاریخ معاصر و تاریخ صدر اسلام، اما با یک فرق مهم؛ مردمان تاریخ معاصر و امروز و این

زمانه،پشت ولی زمانشان را خالی نکردند و تنهایش نگذاشتند.  قرآن‌های سر نیزه و خدعه‌های

عمرعاص والله و اکبرهای سر پشت بام این شب‌ها، که البته هر شب کمتر می‌شود و بیانیه‌های از

 سر درماندگی گاه و بی‌گاه مردی که می‌گفت: 

"ادب مرد به ز دولت اوست" !!!

  چه شباهت‌های نعل به نعلی دارند با روش‌های آنانی که کارزار جمل را برپا کردند!


و چه زیبا بود الله و اکبرهای دختربچه‌ی 5 ساله همسایه ‌زرتشتی‌مان! 

 که شاید در این بازار آشفته، ذخیره آخرتی باشد برای مردی با شال سبز!

حیف که فقط یک شب آمد، آن هم برای 5 دقیقه!!!

  

و وای بر روزی که خودی‌هایشان! پته‌های پر نیرنگشان را نقش بر آب کنند  و بگویند، برخی از اسرار

 مگو را!

 

باز هم به غیرت تو، سید امیر حسین مهدوی،

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین [انقلاب اسلامی]، که با تمام جوانیت، فهمیدی که چه شد و چه

 دست‌هایی از پشت پرده،روزهای قشنگ انتخاباتمان را به اغتشاش و بلوا کشید. 


و باید دیدنی باشد،  چهره‌ی آن‌ها که داعیه سی سال انقلابی بودن را یدک می‌کشند!  

و هنوز در جهل مرکب خود غوطه‌ورند!

                                      
آنهایی که نه خوابند که بیدارشان کنی و
 نه جاهل که پندشان دهی؛  بلکه عاقلند در خیانت خود و خود را به

خواب کوری زده‌اند که عاقبتش موت است!

 آنانی که در مجمع روحانیون مبارز، بیانیه منافقانه صادر می‌کنند و یادآور می‌شوند مردان شورای

 حکمیت را!  که علی(ع) را خانه نشین کرد و  اگر آن روز یک ابوموسی اشعری بود و یک طلحه و

 زبیر،  امروز، جمعشان جمع است در لباس پیامبر!!! به نام روحانیون مبارز!!! و این روزها هنوز

منتظر ارائه اسناد و مدارک تقلب در انتخابات توسط مرد قانون!! و هم پیالگی‌هایش هستیم! 

 

 تا مشخص شود خون تعدادی از جوانان این آب و خاک، دامن چه کسانی را آلوده است!

                و در پایان باید بگویم:

         "از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست"!

 

برگرفته از وبلاگ بچه های قلم

نهمین بیانیه میرحسین خطاب به ملت ایران (طنز)

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
                                           


ملت شریف و گاهاً در صحنه ایران!
                  
 
                                        

واقعاً از شما انتظار نداشتم! معلوم هست کجایید؟

                           

اگر شما زمان جنگ بودید، چه می کردید؟

 

                                                                  


                                          

 

 این بود آن همه حمایتی که ازش دم می زدید؟



پس کجا رفت موج سبزی که ایران را فرا گرفته بود؟



کجا رفت آن همه شور و شوقی که مرا نیز جو گیر کرده بود؟



نکند شما هم باورتان شده است که تقلبی در کار نبوده؟

 

 

  

                                                                                                       

واقعاً که وقاحت دارد!

 

مرا با این سن و سال و بیماری‌های جور واجور رها کرده اید و رفته اید؟

                          

اگر می دانستم یک عده چماق به دست مزدور و آن نیروی انتظامی بی رحم شما را

 

اینگونه از مسیرتان خارج می کند، عمراً! به روند انتخابات اینگونه بی محابا

 

انتقاد نمی کردم!

                                                   

 

                                            

       مردم نارفیق

 

                           

من پشتم به شما گرم بود!
 
 من روی حمایت شما حساب کرده بودم!
 
اصلاً اگر به حرف من گوش نمی دهید، به حرف بی‌بی‌سی گوش  دهید!
                     
آنها که خیر شما را می خواهند!
 
 
                  
                            


خدایا این چه قومی بود که مرا گرفتارشان کردی؟

                                                        

                                               



آهای مردم ایران!

 

                                      

دیگر دارید مرا عصبانی می کنید!

                     

                    

 یا فردا ساعت 4 در میدان آزادی جمع می شوید و

                                                      

 یا اینکه از شما خواهش می کنم بیاید!

                                              

                            

 التماس می کنم  تو رو خدا مرا تنها نگذارید!

                                        

                             

 چیزی نمانده بود که این انقلاب مخملی به ثمر بنشیدند!

                                     

                 

مقداری تحمل کنید ان وقت به همه شما آزادی خواهم داد!

                                               

       

   

 

                                                                                                                       

«اندکی صبر عشق و حال و رقص نزدیک است!»

 

    

                                                                                                 


اصلاً از دست شما شکایت خواهم کرد!

 

                        

آری من از دست همه حامیانم شکایت خواهم کرد .

 

                                          

شما مرا جو گیر کردید!

                             

اگر می خواستید کنار بکشید خب از اول این کار را می کردید نه اینکه

                               

 وقتی من همه پل های پشت سرم را شکسته ام، زیر پایم را خالی کنید!

        

                                          

مرا رسوا نکنید!

                                                

                                                             

آبروی مرا پیش احمدی‌نژاد نبرید!

                                                 

                      

فردا با چه رویی به شورای نگهبان بروم؟   

                                                                 

 

                                                     



ملت نسبتاً شریف ایران!


 

                                                         

آبروی مرا بردید! من قاطعانه اعلام می کنم که از شما نمی گذرم و خدا هم از شما نگذرد!
 
                                            

الحمدلله الذی جعل الاصدقاء من الحمقاء!

میرحسین موسوی
 
                  
 
منبع: رجا نیوز

خدماتی که موسوی به انقلاب کرد!...

 

انقلاب راه آینده‌ی خود را می گشاید...

 

                            

انّ مع العسر یسراً...

                                      

                     

مسیر حق برای پویندگان آن مسیر سهل و راحتی نيست.  حق، ماحصل مجاهده است و مجاهده یعنی گذراندن عقبه های خطرناکی که در هرکدامش بیم هلاکت و انحراف است.

                                                             

                                     

انتخابات دهم بی تردید یکی از این عقبه های تاریخی بود که گذر از آن، گشایش دهنده ی راه آینده‌ی تفکر معنوی انقلاب در عسرت آخرالزمان خواهد بود.

                                              

                                             

                                             

در متن و بطن اغتشاشات و دل‌گیری‌های اجتماعی از رخدادهای پس از انتخابات 22 خرداد، برکاتی نهفته است از جنس برکاتی که اتفاقات سال های نخستین دهه 60 برای آینده‌ی انقلاب به‌جای گذاشت و طبیعتاً باعث و بانی این برکات را در وجهی از تحلیل، باید کسانی دانست که آنروی سکه‌ی حق‌نمایی و تظاهر به خط امام را برای تاریخ افشا کردند.

                              

                                             

                               

از این نگاه میرحسین موسوی بی شک در عقبه‌ی 22 خرداد 88، خدمات شایانی به انقلاب ارزانی داشته است!

     

                                                       

 

 

 

 

 ****************************************

 

 

                                                                        

موسوی رویه‌ی خشونت بار و فاشیستی دموکراسی امریکایی را افشا کرد.

 

                                                            

موسوی انقلاب را از مرحله‌ی نفاق «نمادها» عبور داد!

 

                                        

موسوی افشا کرد که آن روی سکه‌ی دموکراسی امریکایی، اشرافی‌گری و اسلام رفاه‌طلبان است!

 

                                                

موسوی حساب انقلاب را از انقلابیون جدا کرد.

 

 

                                           

موسوی تجربه‌ی انقلاب های مخملی را از سر انقلاب اسلامی گذراند.

 

                                         

موسوی اثبات کرد باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به این مملکت آسیبی نرسد!

 

 

موسوی، خود را به عنوان یک ذخیره‌ی طلایی برای جریان منحرف از نظام، ابطال کرد!

 

                                

ادامه مطلب رااز دست ندهید

 

ادامه نوشته

مجمع روحانيون مبارز با صدور بيانيه اي به اردوگاه ضد انقلاب پيوست...

 

مجمع روحانيون مبارز با صدور بيانيه اي به همان سبك و سياق گروهك هاي ضد انقلاب، رجوي،فرح پهلوي، ريگي، بني صدر، رضا پهلوي و هم آوا با دولتمردان صهيونيست بطور رسمي به اردوگاه ضد انقلاب پيوست و

                           

با تاييد ضمني آشوب ها و اغتشاش ها و تجمع هاي خياباني عملا مسئوليت خون هاي ريخته شده را بر عهده گرفت.

 

                                    

                                  

مجمع روحانيون مبارز در اين بيانيه ضد انقلابي از راي مردم و قانون تمكين نكرده و در تخطئه برخورد با آشوبگران نوشته است: آيا پاسخ اين فريادهاي حق‌طلبانه سفير گلوله‌هايي است كه سينه فرزندانشان را بشكافد و پير و جوان و زن و مرد را به خاك و خون بكشد؟

 

                                              

                                  


اين مجمع راهكار قانوني شوراي نگهبان را زير سئوال برده و يادآور شده است: آيا منطقي است كه آنان را براي احقاق حق خويش به محكمه‌اي حواله دهند كه داورانش در معرض اتهامند؟

 

                             
مجمع روحانيون مبارز حضور مردم در انتخابات 40 ميليون نفري را ناآگاهانه دانسته و با عدم تسليم در برابر راي مردم مي نويسد: اگر حضور گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي آگاهانه بوده و امضاء سند افتخار جمهوري اسلامي است، پس چرا حضور اعتراضي به توطئه و دسيسه بيگانگان نسبت داده شده و مي‌شود مگر رژيم‌هاي گذشته در ايران و ساير كشورها از اين اباطيل چه طرفي بستند كه امروز همان نسخه پوسيده را كپي كرده و اهانت مي‌كنند...

                          

                         

متن کامل در ادامه مطلب

ادامه نوشته

شعري درباره سخنان تاريخي مقام معظم رهبري در نماز جمعه...

 

                    

 


گرچه در باغ سينه‌ات داري
لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
گفتي اما نمي‌روي چو حسين
تا ابد زير بار بدعت‌ها!

***

ناگهان در نماز جمعه شهر
عطر محراب جمكران گل كرد
بغض تو تا شكست بر لب‌ها
ذكر يا صاحب الزمان (عج) گل كرد

***

جان ايران! چه شد كه جانت را
جان ناقابلي گمان كردي؟!
آبروي همه مسلمانان
اشك ما را چرا درآوردي؟!

***

جسم تو كامل است، ناقص نيست
مي‌دهد عطر يك بغل گل ياس
دستت اما حكايتي دارد...
رَحِمَ اللهُ عَمِي العباس!

                         

                             

                                          

متن کامل شعر در ادامه مطلب درج شده است.


ادامه نوشته

امروز همه اعتصاب‌ها، راهپیمایی‌ها خلاف مسیر ملت ماست...

 

                                        

بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در بیانات متعددی انگیزه‌ها و اهداف آشوب‌طلبان علیه انقلاب اسلامی را بیان کرده و این رفتار را خلاف مسیر ملت ایران خوانده‌اند.

                                     

                                                                            

 

 

 

                                       

                                                             

                                                                                                        

بازخوانی برخی از این بیانات، در شرایط امروز کشور راهگشاست:

                                  

                                                 

                                                         

 

//  دست بردارند از اين اختلافات جزیى كه همه‏اش برمى‏گردد به نفسانيت خود آدم. به هر اسمى يك اعتصاب مى‏شود؛ به هر اسمى يك اجتماع مى‏شود؛ به هر اسمى يك راهپيمايى مى‏شود. امروز همه اعتصابها، همه راهپيماييها، همه اينها برخلاف مسير ملت ما هست. امروز روز اين است كه همه با هم، با هم بدون اينكه فرصت از دست بدهيم كوشش كنيم، اين اختلافات را از بين برداريم. هر روز تحصن! يك امرى است هر كه يك ناراحتى پيدا مى‏كند، تحصن مى‏كند. يك عده‏اى را وامى دارد به تحصن. اين به نفع كى تمام مى‏شود؟ اين تحصن‌هاى يكى دنبال ديگر به نفع كى تمام مى‏شود؟ يك دسته بيكارمى‏شوند يا اداره‏شان را زمين مى‏گذارند و تحصن مى‏كنند. يا زراعتشان را زمين مى‏گذارند تحصن مى‏كنند. اين به نفع ملت هست يا به نفع آنهايى است كه مى‏خواهند با اين تحصن‌هاى بعد از تحصن و ايجاد اختلاف‌ها، برگردد حال كشور ما به يك حالى كه اگر از سابق بدتر نشود لااقل مثل آن بشود، همه چيز ما را ببرند؟ صحيفه امام ج‏11، 445

 

                             

//  اين ريشه‏هاى گنديده -كه در اطراف مملكت ما مشغول فساد هستند- بدانند كه ما اگر اراده بكنيم، و ملت ما اراده بكند، و من اجازه بدهم به ملت، در نصف روز شما را قلع و قمع خواهند كرد. توطئه‏هاى خيانتكارانه را كنار بگذاريد؛ جنايات را كنار بگذاريد؛ ملت را رها كنيد. شما قدرت اين نداريد كه ملت ما را به عقب برگردانيد. ما مصمم هستيم كه تا آخر قطره خون، خودمان و ملتمان را فداى اسلام كنيم. ما آزادى بيان، براى گفتن، براى نوشتن، مى‏دهيم؛ لكن براى توطئه اجازه نخواهيم داد. و توطئه‏هاى شما را، و شما را اگر توطئه كنيد، دفن خواهيم كرد. صحيفه امام ج‏7، 201

 

                                             

//  اين‌ها نمى‏خواهند ايران آرام باشد، اين‌ها مى‏خواهند مغشوش و منقلب باشد تا در خارج منعكس بشود كه ايران رشد ندارد و نمى‏تواند خودش را اداره كند، آن وقت خداى نخواسته يك كودتايى به پيش بياورند، و باز برگردد به همان حال سابق... بيدار باشيد! توجه داشته باشيد كه اينها غرض‌هاى سوء دارند؛ و مقصودشان اين است كه برگردانند اين حيثيت را به حال اول... الآن يك قشرهايى هستند كه نمى‏خواهند كه اين نهضت به آخر برسد... اين شلوغي‌ها و اين‌ها را مى‌خواهند بكنند كه آرامش در مملكت نباشد و كم كم وقتى آرامش نشد، راهى باز بشود، براى اينكه يك كودتاى مشروعى -به قول خودشان- درست بشود، خداى‏ نخواسته به حال اول برگردد؛ و اين ان‌شاءاللَّه نمى‏شود. لكن ما بايد بيدار باشيم. صحيفه امام ج‏7، 252

 

                                      

//  شما اسلام را كنار نگذاشتيد، لكن آنهايى كه به اسلام عقيده ندارند و اشخاصى هستند كه قيام بر ضد اسلام كردند و لااقل در خيابان‌ها ريخته‏اند و آدم كشته‏اند و شما هم حكم شرعى‏اش را مى‏دانيد و شما هم مى‏دانيد كه كسى كه مسلحانه در خيابان بريزد و مردم را ارعاب كند، لازم نيست بكشد مردم را، ارعاب كند، اسلام تكليفش را معين كرده است و شما هم مسئله‏اش را مى‏دانيد. شما همين يك مسئله را بگوييد، يك اعلاميه بدهيد. مسئله در كتاب خدا هست كه اين‏ اشخاصى كه مفسد هستند و ريختند توى خيابان‌ها و مردم را مى‏ترسانند، به حسب حكم خدا، حكمشان اين است. شما اين مسئله شرعى را بگوييد و از گروه خودتان امضا كنيد. خوب، چرا اين قدر تعلل مى‏كنيد؟ مگر براى شما مى‏خواهيد اينها چه بكنند. صحيفه امام ج‏15، 32

 

 

                      

//  مقابل ضدانقلاب كه تصميم گرفته است بعضى افراد را بهانه قرار داده و عليه شما هر روز دست به اغتشاش بزند، خواهم ايستاد... امروز منافقين و جبهه ملى و حزب دمكرات و تمامى ضدانقلابيون دست در دست يكديگر گذاشته‏اند تا شما و انقلاب پاك ملت را نابود كنند. مگر نمى‏بينيد كه هر روز در گوشه‏اى جمع مى‏شوند و دست به خرابكارى مى‏زنند؟ مگر نبود كه اگر حضور شما نبود، آبروى انقلاب شما را در جهان ريخته بودند؟ كيْد هرج و مرج طلبان را خنثى كنيد و بدانيد كه گناهى بزرگتر از اين نيست كه خداى ناكرده در مقابل ضد خدا و ضد مردم ساكت باشيد و پاداشى بالاتر از حضورتان در مقابل ضدانقلاب نمى‏باشد. آرامش را حفظ نماييد و در حفظ وحدت و اخوت اسلامى كوشش نماييد.

 صحيفه امام، ج‏14، 476

 

                                                                              

از نفس گرم ولى اللَّه اعظم- عجل اللَّه تعالى فرجه- مى‏خواهم

 

كه از خداوند تعالى تقاضا فرمايد كه همه ما و همه مقامات و تمام ملت شريف را

 

توفيق عمل به اسلام و قوانين‏ اسلامى عطا فرمايد

 

و تعجيل در ظهور بقية اللَّه -روحى فداه- نمايد.